امیر مومنان علی السلام در خطبه 27 نهج البلاغه چنین فرموده اند:
به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در سایه حکومت اسلام بوده وارد شده و خلخال و دستبند و گردبند و گوشوارههای آنها را به غارت برده در حالیکه هیچ وسیلهای برای دفاع جز گریه و التماس کردن نداشتهاند . لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان زخمی بردارد و یا قطرة خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثة تلخ، مسلمانی از روی تاسف بمیرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است.
سوالم اینجاست که آیا دستگاه های ناظر بر عمره خوابند و یا خود را به خواب زده اند و ولنگاری بعضی از دختران و زنان را در سرزمین نزول وحی نمی بینند.
چند سال گذشته بود که صادرات دختران به شیخ نشین های کوتوله خلیج فارس چنان ولوله ای برپا کرد که همه به ناچار موضع گیری کردند و هزار شعار رنگی در رد این ماجرا بر لسانشان گذر کرد و حالا بداسفا ، هزار اسفا که راه خانه را گم کرده ایم، خود شده ایم آلت شیطان برای تدارک زنا آنهم در سرزمین نزول وحی.
قصدم در برملا کردن این ماجرا نه پرده دری است و نه تبلیغ جنس ایرانی که حتی عمال چشم بادامی آن دیار که نظافت هتل ها را بر عهده گرفته اند مشتاق شده اند می خواهم بگویم غیرت مرده است . غیرت مردانمان مرده است ، غیرت مسئولینمان مرده است ، غیرت مرده است ، برای شادی روحش فاتحه با یک صلوات بخوانید.
تا دیروز که خود را در حوادث بحرین به خواب زده بودیم که انگار نه انگار در کنار گوشمان ، همین جایی که غاصبین وهابی شصت و اندی سال پیش از ما غصب کردند دارد بزرگترین شیعه کشی عالم بعد از جنایت دومی در به شهادت رساندن یک سوم سادات رخ می دهد . خود را با هزار توجیه مسخره برای ادامه دادن این فریضه مستحب خر نمی کردیم و حواسمان بود که پولی را که ما از کشور در این سرزمین خرج می کنیم می شود گلوله ایی در سینه برادرانمان در بحرین و یمن می شود .
گذشتیم و بیخیال همه شدیم ، عشق است برگشتن و گرفتن نام حاجی از فک و فامیل و دوست وآشنا! گور پدر نهضت جهانی اسلام که باید زمینه ساز ظهور در کره خاکی باشد. نه زیارت رفتیم و نه گرد خانه اش طواف کردیم که اگر دلمان هم به گرد خانه اش بود وضعمان بهتر از این میشد ، حتی در حال طواف هم به فکر طواف سوق های بنی قریظه و بنی نظیر بودیم چه شده ما را که در غفلت وهم آلود آخرالزمان راه خانه را گم کرده ایم.
پول که در شکم مزدوران شیطان می ریزیم ، تازه! ناموس سرزمین مان را هم خودمان می آوریم و دو دستی تقدیمشان کنیم تا خودشان ، بازار گرمی خودشان را بکنند و اگر اعتراض کنی هزار جور بد و بیراه نثارت می کنند چون می خواهی غیرتمند باشی. فقط باید بمیری که نبینی و نفهمی.
کاش می مردیم و نمی دیدیم که آنقدر خودش را ارزان بفروشد، همین مانده که قربان صدقه کارگرهای بنگالی برای کام جویی شود مگر در ایران خودمان قحطی شوهر شده که زنانی اندک از این سرزمین با همه شأن و عزت و مردانگی ما بازی می کنند.
این چه حکایتی است که باید به هر قیمت عمره برگزار شود مگر شرف مومن ، عزت مومن، ناموس مسلمان بر کعبه ارجح نیست .
لباس های تنگ و بدن نما ، حجاب عریان ، شلختگی و هزار داستان دیگر در بازار گردی! آیا می تواند دیبلماسی را در تبادل با دیگر ملل جهان در موسم عمره افزایش دهد ؟ یا می خواهیم مانند آن چند کشور آسیای شرقی با پورن دیبلماسی مرام و آیین و هویت ملی خود را صادر کنیم .
آقایان بدانند که عمره را تعطیل نکنند همه حیثیتشان یک جا بر باد می رود نه بخاطر حمایت مالی از مزدوران صهیونیست وهابی مسلک در کشتار مسلمین بحرین و یمن . نه ! بخاطر بی مدیریتی و عدم ساماندهی کاروان ها و ول بودن آن دسته اندک از زنان و دختران در میان هزار چشم هرز و هزار آغوش شیطانی . کاش کسی از درد این ماجرا مرده بود. کاش کسی ککش هم می گزید وقتی دختران را سوار بر موتور در پیست عرفات می دید و یا وقتی که دست جارو کش هتل را در لباس آن زن هرزه می دید و یا وقتی که هزار چشم بر لباس نازک و تنگ آن خانم غافل که به ظاهر می خواهد به طواف یار برود ، چه بگویم که راه خانه را گم کرده ایم و صاحب خانه را معطل!
چند سال پیشتر مگر نبود که به خاطر سهل انگاری و اعزام دختران دانشجو ، قصه ها بر سر زبان کاسب های مکه و مدینه افتاد . باز خدا را شکر که آقایان هرچند دیر ولی باز به خودشان آمدند و این روند تعطیل شد.
حالا زائرین زن تنها، چه صیغه ایی است در این آشفته بازار خدا می داند.
هنوز داغ جنایت آل سعود از ماجرای جمعه خونین 1366 بر جانمان پاک نشده و هنوز از آن زنان ربوده شده خبری نیست و اگر هم باشد سری که درد نمی کند را نباید دستمال بست!
خواهشم اینجاست که بوی صید بلند شده است و روباهان سعودی مزه این صید به دهانشان مزه کرده است اگر دین ندارید آزاده باشید و فکری به حال این آشفته بازار کنید.